مرگ دو دختر روستایی کرد بر اثر انفجار نارنجک بازمانده از دوران جنگ
به گزارش ظهور12 به نقل از روزنامه بهار : در نخستین روزهای تیرماه، دو دختر کُرد از ساکنان روستایی در «گردنه قوشچی» واقع در «بخش انزل» استان آذربایجان غربی، توسط انفجار نارنجکهایی که گفته میشود به جا مانده از یک پاسگاه تخلیهشدهی نیروی انتظامی بوده است، جان باختند.
به گزارش «رادیو کوچه»، «لیلا فیروزی» چهاردهساله به همراه خواهرش «غزال فیروزی» بیستساله، هنگامی که به دنبال گوسفندان خود به نزدیکی یک پاسگاه سابق نیروی انتظامی که به گفتهی اهالی محل، بین هشت تا ده سال قبل تخلیه شده بود، رفتند، با نارنجکی روبهرو شدند که بر اثر مرور زمان، تغییر رنگ داده و از روی کنجکاوی آنرا برداشتند. این نارنجک اندکی بعد در محل زندگی آنان که در فاصله کوتاهی (حدود پنجاه متر) از پاسگاه قدیمی واقع است، منفجر شد و جان دو خواهر جوان را گرفت.
به نظر کارشناسان اعزامشده به محل انفجار، این نارنجک احتمالا از مدتها قبل در حوالی پاسگاه پرتاب شده بوده اما عمل نکرد.
یکی از اعضای خانواده دو دختر کشتهشده، به «رادیو کوچه» گفت که مقامهای مسوول، به اهالی محل اطمینان داده بودند که منطقه از هرگونه مین و مواد منفجره پاکسازی شده است. اهالی محل گفتهاند که چنین حوادثی پیشتر نیز سابقه وقوع داشته و قربانی گرفته است.
همچنین عثمان مزین، وکیل و فعال حوزه مینروبی در مناطق کردنشین، در گفتوگو با «بهار» مینهای به جامانده از دوران جنگ را یکی از مشکلات بزرگ مناطق غربی میداند: «هشتم فروردین سال گذشته بود که دو کودک در شهر سقز به دلیل انفجار مین زخمی شدند. قبل از آن در سال 88 در سردشت 12 مورد انفجار مین داشتیم که چهار مورد آن به مرگ منجر شد. در اردیبهشت گذشته هم دونفر از افراد مینروب که تحتنظارت ستاد مینروبی هستند دچار حادثه شدند و یکی از آنها جانش را از دست داد. اینها تنها نمونههایی از اتفاقاتی است که در سالهای گذشته به دلیل انفجار مین رخ داده است.» مزین میگوید که مین یک سلاح دفاعی است، نه تهاجمی: «در سالهای بعد از انقلاب و در زمان جنگ نیروهای داخلی برای دفاع از خود این مینها را اطراف پایگاههای نظامی کار گذاشتند. حالا که جنگ تمامشده، این پایگاهها تخلیه شدهاند ولی هنوز این مینها جمعآوری نشدهاند.» مزین نقش آموزشوپرورش را هم دراینباره مهم و تاثیرگذار میداند: «اگر به این کودکان و نوجوانان درست آموزش داده میشد ما حالا شاهد این حادثه نبودیم.
آموزشوپرورش دراینباره کوتاهی میکند و مسئولان آن فکر میکنند با پخش جزوههای چهارصفحهای و بدون برگزاری هیچ کلاس آموزشیای میتوانند دانشآموزان مناطق غربی را درباره خطرهای مین آگاه کنند. از طرف دیگر کسانی که در این مناطق دچار حادثه میشوند به دلیل نگاه امنیتیای که درباره قربانیان مین وجود دارد، بسیاری از مواقع حتی این حوادث را گزارش هم نمیدهند. آنها فکر میکنند اگر وضعیتشان را رسانهای کنند، 45هزار تومانی که در ماه بهزیستی به آنها میدهد، قطع میشود.» برادر عثمان مزین هم یکی از قربانیان انفجار مین است. او در سال 88 وقتی از یکی از گذرهای روستای دولکان میگذشته، مینی زیر ماشینش منفجر میشود و او و ماشینش در آتش آن میسوزند. او حالا و بعد از گذشت چهارسال کمکم در حال بازیافتن بهبودیاش است.
شرايط جوي مناطق غربي، مزيد بر علت
بهنام صادقی، یکی از مینروبانی است که در جنگ هشتساله ایران و عراق جنگیده و در سالهای بعد از جنگ چندین سال در استان خوزستان مینروبی کرده است. او که حالا بازنشسته شده، حرفهای زیادی برای گفتن درباره این موضوع دارد: «مناطق مینگذاریشده در استانهای کردنشین و خوزستان با هم متفاوت است. زیرا در مناطق خوزستان چون مناطق جنگی بوده، مکان این مینها مشخص است و پیداکردنشان خیلی کار سختی نیست اما در استانهای آذربایجانغربی، چون کوهستانی هستند و شیب زیادی دارند، این مینها به دلیل شرایط جوی جابهجا میشوند و یافتن آنها بهویژه در فصل زمستان بسیار کار دشواری است.» صادقی میگوید با اینکه مسئولان ستاد مینروبی اعلام کردهاند استان آذربایجانغربی کاملا مینزدایی شدهاند اما هنوز به این مناطق سر میزنند و این جدا از گزارشهایی است که مردم درباره انفجارهای ناشی از مین میدهند. او معتقد است این امر نشان از آن دارد که هنوز اطمینانی درباره پاکشدن کامل این مناطق از مین وجود ندارد.