باشگاه های فوتبال ایرانی بدهکارترین باشگاه های دنیا هستند
به گفته رييس كميته انضباطي فدراسيون فوتبال 48 باشگاه كشور بدهكارند و مشكلات شديد مالي برخلاف آنچه تصور ميشود به دو سه تيم منحصر نميگردد.
سوال اينجاست براساس اين همه بدهكاري و بر مبناي قواعد مدون فوتبال كشور و قوانين بازدارندهاي كه براي باشگاههاي خاطي و تيمهاي بدهكار وجود دارد چطور فدراسيون اجازه داده است كه اين تيمها در ليگهاي برتر و دستههاي اول و دوم شركت كنند و چرا با اين كار اين باور را جا انداخته كه بحث بدهكاري و خدشههاي مالي در فوتبال ما جدي نيست و ميتوان به زمين و زمان بدهكار بود ولي باز پاي در ميدان نهاد و در انواع مسابقات شركت كرد.
طبق آنچه اسماعيل حسنزاده اعلام كرده، از 18 باشگاه حاضر در ليگ برتر كشور فقط 6 تيم هستند كه نامشان در فهرست مقروضها ديده نميشود و سرآمد بدهكاران تيمي نيست به جز استقلال و در ميان تيمهاي غيربدهكار نفت تهران، سپاهان و فولاد خوزستان هيچ پرونده خاصي ندارند.
ميزان بدهكاري و كمبودهاي مالي ساير تيمهاي كشور به قدري زياد است كه حسنزاده ذوقزده شده و گفته است به مديران عامل سه باشگاه غيربدهكار تلفن زده و از آنها بابت پرونده پاك ماليشان تشكر كرده است.
آنچه حسنزاده توضيح نداده و سران فدارسيون و سازمان ليگ نيز حاضر به صحبت پيرامون آن نيستند اين است كه چرا در تضاد با قواعد موجود اجازه شركت در مسابقات باشگاهي به اين همه تيمهاي بدهكار داده شده، حال آنكه قوانين موجود به روشني تصريح ميدارند كه تا زمان تسويه شدن حسابهاي باشگاه بدهكار و گرفتن رضايت طلبكاران، تيمهاي مقروض حق شركت در مسابقات را ندارند و حتي حق فعاليت و خريد و فروش در بازار نقل و انتقالها را هم ندارند.
ظريفي ميگفت اگر سازمان ليگ ميخواست به قوانين موجود در اين زمينه متعهد و پايبند بماند هر دو ليگ برتر و دسته اول و همچنين دسته دوم به سبب تعدد تيمهاي بدهكار طي سالهاي اخير تعطيل ميشدند و بر اثر كثرت بدهكاران اصولا مسابقهاي انجام نميشد و در نتيجه بنا بر مماشات و دادن فرصتي بيشتر به بدهكاران گذاشته شده.
اما سوال اين است كه چگونه در كشورهاي ديگر بدهكاراني از اين دست به سرعت از ليگ برتر به دستههاي پايينتر فرستاده شده و در صورت تسويه حساب با طلبكاران به كلي منحل شده و قيموميتشان به دولت واگذار گشته است. آيا تا به حال و حتي براي يك بار در كشور ما اتفاق افتاده كه تيمي مقروض حق شركت در ليگ را از دست بدهد (سقوط به دستههاي پايينتر پيشكش!) و اگر نيفتاده، چرا؟