آنچه خواص باید از فیلم BBC درباره رهبر انقلاب بدانند

برنامه ای که شبکه BBC فارسی اخیراً با محتوای شخصیت مقام معظم رهبری منتشر کرد به هیچ وجه یک کار با ارزش تلقی نمی شود
مسعود یارضوی در یادداشتی نوشت : برنامه ای که شبکه BBC فارسی اخیراً با محتوای شخصیت مقام معظم رهبری منتشر کرد به هیچ وجه یک کار با ارزش تلقی نمی شود و حتی شاید بهتر باشد بگوییم سطح آن به قدری پایین است که ارزش وقت گذاشتن برای تماشا و یا حتی نقد کردن را هم نداشت.
در واقع باید گفت این برنامه که سرشار از نریشن های غیر مودبانه، گفتگو با دست چندم های ضدانقلاب و دروغ های شاخدار بود حتی در شأن و اندازه شبکه نیمه دولتی BBC هم نبود. چه رسد به آنکه بخواهد تحت عنوان یک مستند در قالب یکی از شبکه های زبان خارجی BBC پخش شود.
اما نکته اصلی ماجرا کجاست؟ چرا BBC به شبکه فارسی خود اجازه می دهد این برنامه سطح پایین را منتشر کند؟ مثلا برای BBC تعداد کسانی که در ایران حرفهای کسی مثل رجبعلی مزروعی فراری را می شنوند چند تاست که بخواهد برای پخش این حرفها وقت و هزینه صرف کند و یا مثلاً آیا BBC به جای عوامل نابلد این برنامه نیروهایی ندارد تا بتوانند لااقل در ابعاد تکنیکی مثل تصویربرداری و تدوین برایش کار کنند؟
و جواب این همه سوال عینی وقتی برای ما آشکار می شود که به زوایای پنهان پخش این قبیل برنامه ها پی ببریم.
دقت کنید که دشمن از ابتدای آنکه این حقیقت را دریافت که با قدرت سخت نمی تواند به مقابله با انقلاب اسلامی ما برخیزد شروع به پیاده سازی طرح استحاله از درون و اعمال قدرت نرم علیه ما کرد و البته به یاد داشته باشیم که ثمره این پیاده سازی ها و اعمال ها را در دو رویداد تیرماه سال ۷۸ و خرداد ۸۸ به نظاره نشستیم.
اما نکته بارز این است که تمام این حرکات نرم دشمن که بعدها به حرکت سخت عوامل آنها بدل گشت همواره به دلیل مبانی منطقی و فطری انقلاب و نظام ما مضمحل شده اند و بیش از هر کس این خود دشمنان ما هستند که به این حقیقت واقف شده اند. اما در عین حال کنار کشیدن و اقرار به شکست برای آنها سخت است.
و یک، دو مورد از زوایای پنهانی که قصد داریم از چرایی پخش چنین برنامه هایی (که حتما و حتما آخرین پروژه نیست و در قالب های دیگری تکرار خواهد شد) بیان کنیم از اینجا آغاز می شود.
دشمن همواره برای آنکه بتواند از پیاده نظامش در داخل استفاده عملی داشته باشد نیاز به یک نسل دارد. او در مقابل آنها که به دروغ بودن حرف ها و وعده هایش پی برده اند خلع سلاح است. اما این توانایی را دارد که طی پروسه ای (شاید ده ساله!) آدمهایی را به وجود بیاورد که از دست همین دشمن به قول آن حکایت مولوی مار خورده اند.
دشمن می خواهد با چنگ و دندان و با هر قالب سنگین و سبکی! نگذارد که باورهایی را که سال های سال برای تعمیق آنها در میان عده ای زحمت کشیده است از دست برود. و یکی از این باورهای مهم برای دشمن، شبهاتی است که دشمن در مورد مقولات مختلف و از جمله بحث ولایت فقیه در نزد عده ای ترتیب داده است.
آنها در فیلم اشاره شده حرف های فراوانی در مورد ولایت فقیه در ایران می زنند که دروغ بودن آنها حتی برای شبکه ضد انقلاب هم محرز است و نیازی به توضیح ندارد اما نکته ای که در این فیلم سخیف اما پر سر و صدا وجود دارد رصد چند خط واضح مفهومی در میان همه حرف های پخش شده در این برنامه است.
حرف هایی که دلسوزان انقلاب و نیروهای ارزشی سال های سال است آنها را از گروه های اولیگارشیست دانشجویی، اپوزسیون نظام، مجلس ششم و امثال تاج زاده، نبوی و حجاریان شنیده اند.
نکته خطرناک همین جاست. دشمن در این برنامه سعی می کند به هر قیمت ممکن این چند خط خطرناک و البته دروغین را که سال ها برای پذیرش آنها در میان عده ای تلاش کرده است را باز هم مطرح کند.
و برای همین است که در فیلم یاد شده می بینیم که از سیاست "هرچه هست بگو" استفاده و حتی به خصائل و محاسن مقام معظم رهبری نیز اشاره می شود. از یاد نبریم که رسانه خطرناک رسانه دروغگو نیست بلکه رسانه ای است که دروغ و راست را با هم بیامیزد و بگوید. در واقع می توان از این مفهوم تحت عنوان "فتنه رسانه ای" یاد کرد. یعنی دشمن سعی می کند در رسانه وابسته به خود لباس راست را بر قامت دروغ بپوشاند و جلوه ای را ایجاد کند که سبب گول خوردن مخاطب بشود.
از جمله این خطوط رصد شده و مستتر در برنامه مذکور، می توان به پروژه حمله به نحوه مدیریت مقام معظم رهبری اشاره کرد. معظم له اشاره داشته اند که "جايگاه ولایت فقیه مهندسی نظام است". و در حقیقت دشمن با شناختی که از این مهندسی مطلوب دارد، می داند که با وجود آن امیدی به پیروزی اش در هیچ جبهه ای نیست. در نتیجه سالهاست که با طرح شبهات و مسائل مشکّک پیرامون این قضیه سعی دارد تا به نحوی از انحاء حتی به این قیمت که در ذره ای از این مدیریت صحیح خلل وارد شود اقدام کند اما تاکنون موفق نشده است.
در این برنامه مشاهده می کنیم که مقولاتی مثل قانون اصلاح مطبوعات در مجلس ششم، روش برخورد نظام با معترضان، روش تعامل رهبری با خطای برخی مقامات کشور و از این قبیل با نریشن ها، مصاحبه ها و ... مورد حمله قرار می گیرد. دقت کنید که دشمن هم می داند دیگر کسی به این بهانه های نخ نما وقعی نمی نهد اما هدف او این است: "تشکیک در نحوه مدیریت مقام معظم رهبری". و در ادامه زنده کردن شبهات پیرامون مفاهیمی مثل ولایت مطلقه فقیه، انتقاد از رهبری و غیره.
در واقع همین هدف خواهد بود که در صورت عدم روشنگری و تبیین توسط خواص، چشمه ایجاد سوالات بی مبنا را برای دشمن جوشان نگه می دارد و به او کمک می کند تا مفاهیمی در میان ما داشته باشد که افراد ضعیف العقل و مستعد پذیرش عناد، با آنها راهبری و در جهت پیاده سازی اهداف دشمن به کار گرفته شوند.
از یاد نبریم که معاندان اپوزسیون نشین، در ساخت این برنامه همچون کسی هستند که در مقابل حجم عظیمی از نور دست بر روی چشمهایش می گذارد و بی هدف شروع به دویدن می کند. و اربابان آنها نیز در شبکه اصلی BBC به خوبی این مسئله را می دانند. اما این اتفاق چرا رخ می دهد؟ جواب این است که دشمن با وجود حمایت هایش، قدرت خود را برای حمله در قالبهایی اینچنین خرد و خفیف کسر نمی کند. به دیگر سخن اینکه او هدفی دارد که فعلا باید با همین اقدامات ایذائی و سطح پایین گرم نگه داشته شود.
آنها از هم اکنون خود را به فصل درو! امید می دهند. همان فصلی که دیدیم نمایندگان سنای آمریکا چطور برای یک کشته جعلی بر سر و سینه می زدند و تصاویر اوباش به خیابان آمده بر صدر نشریات مطرحی همچون تایمز و نیوزویک می درخشید.
و در میانه این میدان جنگ و در مواجهه با دشمنی که سالهاست مشغول برنامه ریزی و آفند نرم علیه نظام جمهوری اسلامی و مردم ایران است، باید اذعان کرد که تنها کسی که همچون حیدر کرار بر صف دشمن تاخته شخص مقام معظم رهبری (دامت افاضاته) است.
معظم له در تمام طول این سال ها با استفاده از سیاست هایی در ورای حرکات حساب شده دشمن، حملات آنها را بی اثر کرده اند. هم ایشان بودند که روزگاری از پرورش جوانان خداجوی بسیجی به عنوان فتح الفتوح امام راحل یاد کردند و روزگار دیگر با هشدار پیرامون جنگ نرم و ضرورت توجه به مسئله بصیرت، مفاهیمی بلند را ایجاد نمودند که همچون پتک بر سر دشمن فرود آمد و راه های امید به نفوذ را بر او بست.
و صد البته فقط مفاهیم نبودند که راه دشمن را می بستند. که این قدرت و مهابت عاشورایی حضرت آیت الله خامنه ای نیز بود که حتی از روی صندلی ساده حسینیه امام خمینی(ره) سیلی های سختی را به صورت دشمن زد و او را از میدان به در کرد.
در کنار تمام مسائل طرح شده البته یک سوال دیگر هم وجود دارد و آن اینکه "کارنامه ما چیست؟" ما به عنوان مسئول، یک رزمنده سابق، یک بسیجی، یک کارمند، یک جوان و...
ما برای این عرصه و این جنگ خطیر چه کرده ایم؟ آیا اساساً توانسته ایم جنگ فرهنگی را با تمام خصائص آن باور کنیم و آیا پی به این برده ایم که اگر دشمن برای حمله خدعه آمیز خود فقط یک سمت را هدف گرفته این بدان معناست که همان سمت، نقطه اصلی است که باید از آن دفاع کرد...؟!
و آیا ما نیز در تولید مفاهیم و در محاجّه با مفاهیم و استایل های پیشنهادی توسط استکبار به کمک مقام معظم رهبری شتافته ایم...؟!